عفاف
و پاکدامنی از آشکارترین نشانه های زندگی و سلامت جامعه اسلامی، و حجاب
اسلامی یکی از مهم ترین نمادهای تمایز آشکار میان جوامع اسلامی و غیر
اسلامی به شمار می رود. در پرتو رعایت حجاب و التزام به عفاف است که شخصیت
انسانی زن حفظ و زمینه های رشد و تکامل زن و مرد در ابعاد مختلف فراهم می
شود. در پرتو حجاب، پیوندها و علایق خانوادگی استحکام و دوام می یابد،
امنیت و آرامش روحی و روانی به وجود می آید و حضور سالم و کارآمد زنان که
نیمی از پیکره جامعه را تشکیل می دهند، در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی،
فرهنگی، اقتصادی و ... تضمین می شود. شاید به همین سبب باشد که «حجاب» از
ضروریات دین اسلام به شمار آمده است. بسیاری از پژوهشگران و
اندیشمندان حوزه دین و اجتماع، یکی از ریشه های مهم مشکلات و نابسامانی های
جوامع را، فقدان یا ضعف حیا و عفاف می دانند و در نگاه کلی، می توان اساسی
ترین علل فساد و نابودی جوامع و انحراف از مسیر اصیل و ناب پیامبران الهی
را، یکی فراموش کردن عبادت و عبودیت و دیگری پیروی از شهوات نام برد، که هر
دو با بی بند و باری جنسی و کنار گذاردن حیا و عفاف و نماد روشن آن؛ یعنی
حجاب، ارتباط مستقیم دارد. قرآن کریم می فرماید: ( فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصّلاةَ وَ اتّبَعُوا الشّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیّا) [1]؛ «آنگاه
پس از آنان جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساختند و از هوس ها
پیروی کردند و به زودی سزای گمراهی خود را خواهند دید». بدین سان،
اقوامی که از دین خدا و آموزه های وحیانی پیامبران خود اطاعت نکردند و به
جای آن، پیروی از شهوات را که در رأس همه آنها شهوات جنسی و فساد اخلاقی
است، برگزیدند، همواره محکوم به هلاکت و نابودی بوده اند. در دوره
اسلامی نیز به گواهی تاریخ، یکی از عوامل مؤثر در افول حکومت مسلمانان در
اندلس، رواج می گساری، زن بارگی و خریداری کنیزکان آوازه خوان و در یک
کلام، رواج بی بندوباری جنسی و به فراموشی سپرده شدن ارزش های اسلامی
همچون: حجاب، عفاف، حیا و ... از سوی فاتحان این سرزمین بود.[2]