چرا بدحجابی؟
تعداد افرادی که با اهداف سیاسی اقدام به استفاده از پوشش و حجاب نامناسب میکنند، بسیار اندک است اما در مقابل مسائل فرهنگی و تربیتی و هجمه های فرهنگی غرب در قالب جنگ نرم، بازیگر اصلی صحنه بدحجابی در کشور ماست

به راستی چرا برخی از زنان و دختران جامعه ما بدحجابی را برای خود برگزیدهاند. گرم شدن هوا، بروز احساس خودنمایی، نقش شبکههای ماهوارهای و اینترنت، واکنش به وضع سیاسی و به نوعی دهن کجی در برابر وضع موجود و یا در نهایت تلاش مافیایی طراحان مد و لباس برای حفظ و ایجاد بازار مصرف، کدام یک از این علل، چادر را از سر برخی زنان ایرانی برداشته و روسریشان را عقب کشیده است؟
ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر پدیدهای چند علیتی است و یک سویه نگاه کردن به رخدادهای اجتماعی و به دنبال یک دلیل واحد بودن، ما را از ارزیابی منطقی آن رخداد دور میکند.
تعداد افرادی که با اهداف سیاسی اقدام به استفاده از پوشش و حجاب نامناسب میکنند، بسیار اندک است اما در مقابل مسائل فرهنگی و تربیتی و هجمه های فرهنگی غرب در قالب جنگ نرم، بازیگر اصلی صحنه بدحجابی در کشور ماست.
اما در کل، پذیرش سبکهای جدید ارائه شده از سوی غرب و رسوخ تفکرات غربی در بین برخی جوانان، محصول کم توجهی به مسائل تربیتی و اخلاقی در خانوادههاست.
اولین تجربههای بدحجابی در مهدهای کودک

برای نهادینه شدن ارزشها باید از دوران کودکی آغاز کرد و در احادیث ائمه اطهار(ع) همواره از دل و جان کودکان به زمینی آماده کشت تعبیر شده است؛ زمینی که هر چه در آن بکاری همان را درو خواهی کرد و شاید بدحجابی امروز جوانان و نوجوانان، حاصل غفلت از دوران کودکی آنهاست.
این در حالی است که در جامعه امروز شاهد تولد روزانه مهد کودکهایی هستیم که نه فقط کودکان از خانواده دور میشوند، بلکه در این مهدها اولین تجربه آرایش در قالب نقاشی چهره کودک و تجربههایی همچون آموزش رقص را فرا میگیرند و بالطبع این تجربهها در دوران نوجوانی و جوانی به شکل پوشش نامناسب و برخی هنجارشکنیهای دیگر خود را نشان خواهد داد. آموزش مسائل تربیتی و نهادینه کردن ارزشها از همان دوران کودکی حایز اهمیت است، زیرا اصلاح و تغییر زاویه دید یک جوان به این راحتی امکان پذیر نیست.
پیامهای بدحجابی
در یک ارزیابی کلی در مییابیم که گروهی از بدحجابان عاملانه و عامدانه بدحجابی میکنند و این بدحجابیها شبکهای و سازماندهی شده است، اما گروه دیگر نه از روی عمد بلکه تنها به هدف جا نماندن از غافله مد بدحجاب میشوند و از آنجایی که ریشه این رفتار یکسان متضاد است، طبعاً برخورد متفاوتی را میطلبد.
اهرم قانون بعد از ارتقای شناخت و آگاهی افراد
اگر با ارتقای شناخت و آگاهیهای افراد و اصلاح تفکراتشان مسئله حل نشد آنگاه برای افرادی که از چراغ قرمزها عبور میکنند باید به برخورد امنیتی قضایی و انتظامی متوسل شد.
همانگونه که طبق قانون مجازات اسلامی، زنی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شود به حبس از 10 روز تا 2 ماه و یا از 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم میشود.
مقوله بدحجابی به طرز تفکر و باورها مربوط میشود و از آنجایی که فکر و اندیشه یک شبه ایجاد نمیشود بنابراین نمیتوان یک باره آن را تحت کنترل در آورد. مسئلهای مثل بدحجابی علل و عوامل مختلفی دارد که هر علتی دارای پیامی است و این پیامها نیازمند تحلیل و تدبیری مناسب است.
بر مسئولان است که این پیامهای بدحجابی را درست و صحیح گرفته و مورد بررسی و کنکاش قرار داده و قبل از هر برخورد قهری، نسبت به رفتارشناسی بدحجابان اقدام کرده و نسخهای مطابق با بیماری آنان تزویج کنند.
حجاب زن حق؛ تنها حق فردی و اجتماعی نیست ؛ حق الله است

زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرفنظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن، حقی الهی است.
پاسخ به شبهه در کلام آیت الله جوادی آملی
- ۹۳/۰۹/۱۳